وقتی به گذشته برمی گردم، می بینم بعضی از کارایی که کردم هیچ اسمی جز احمقانه نمی تونه داشته باشه. این حس رو دوست ندارم.
[
۳ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۲۱:۴۱ نوشت.
حکمت روز: “ما مي گفتيم سه برابر ظرفيتي که در کشور وجود دارد مي توانيم کار کنيم، عده اي مي گفتند مگر مي شود؟ ولي ديديم که شد و اقداماتي در اين راستا صورت گرفت. اکنون نيز مي گوييم نسبت به گذشته مي توانيم 5 برابر کار کنيم؛ يعني دو برابر زمان کنونی.”
[
نظری نیست]
اينو آیدین در ساعت ۴:۵۹ نوشت.
Every whisper
Of every waking hour
I’m choosing my confessions
[
یک نظر]
اينو آیدین در ساعت ۱۹:۴۳ نوشت.
امروز تو شرکت به مناسبت روز زن به خانوما کادو دادن، هرچی ما اعتصاب کردیم و درباره تاریخ دقیق روز شوهر پرس و جو کردیم اصلا خاطر مبارک هیچ رئیسی مکدر نشد که نشد.
[
۲ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۱۹:۴۰ نوشت.
شنیده شده که بعضیا دارن یواشکی یه کارایی می کنن. من اسم نمی برم، خودش دستشو بگیره بالا.
[
نظری نیست]
اينو آیدین در ساعت ۱۹:۳۹ نوشت.
بر پدر و مادر کسی لعنت که در بلاگر را تخته کند.
[
۳ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۹:۲۶ نوشت.
یه احساسی دارم مبنی بر اینکه کم خوابی ام داره روز به روز تشدید می شه.
پ.ن. اینم در راستای احساس فوق

[
۴ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۹:۲۲ نوشت.
کسی می دونه آهنگ اول تبلیغ آسیاتک تو تلویزیون چیه؟ مطمئنم قبلا صد بار شنیدمش.
راهنمایی: احیانا مال Scorpions نیست؟
[
نظری نیست]
اينو آیدین در ساعت ۷:۱۷ نوشت.
فاتیل موقشنگ کجایی که دیروز بدجوری یادت افتاده بودم. سر جمع هشتصد تومن پول تو جیبم بود، بعد مجبور شدم کرایه یکی از همکارا رو هم حساب کنم!
[
یک نظر]
اينو آیدین در ساعت ۷:۱۶ نوشت.
هنوز یه ساعت از زلزله نگذشته که SMS جوک درباره اش درست می شه. همه تحلیل هایی که می گن معنی این حرکت اینه که مردم تحت فشارن به کنار، اینجور وقتاست که آدم می فهمه یه ملتی با این روحیه و قریحه چه طوری این همه سال زنده مونده.
[
۳ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۹:۰۹ نوشت.
فلسطینی های احمق! اون قدر بزنین تو سر و کله همدیگه تا نسلتون وربیفته. آدمی که این قدر عقل نداره که نباید با خودش بجنگه به درد لای جرز می خوره.
پ.ن. عربای مادر به خطا، برین یاد بگیرین. اسمش “خلیج فارس”ه.
[
۴ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۱۹:۲۰ نوشت.
درسته که قهرمانی خیلی کیف داره. ولی اصلا همین که از استقلال بالاتر باشی، یه حال مخصوصی داره که نگو.
[
۴ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۱۸:۳۵ نوشت.
من حاضرم یه پولی هم بدم که از شر این پروژه خلاص بشم، اون مرکز تحقیقات خل و چل رو بگو که می خواد یه پولی بده و حقوق مادی و معنوی پروژه رو بگیره. شرط می بندم حقوق مادی که سهله، یه قرون حقوق معنوی هم توش پیدا نکنن.
[
نظری نیست]
اينو آیدین در ساعت ۱۸:۳۴ نوشت.
حالا اون معمار احمق عقلش نرسیده که تو ساختمون اداری نباید مبال فرنگی بکاره. من از آقایون همکار عزیز تقاضا می کنم اگه هدف گیری اشون خوب نیست، اون در پلاستیکی رو بلند کنن یا اقلا کوررنگ نباشن که اون لکه ها رو ببینن و روش آب بگیرن. مرده شور برده ها.
[
نظری نیست]
اينو آیدین در ساعت ۱۸:۳۳ نوشت.
همه دیوونه شدن به خدا. تا دیروز که بدون روزنامه داشتیم می مردیم، حالا یهو شرق و هم میهن به فاصله یه روز راه افتادن و قوچانی هم پاشده رفته تو هم میهن. حالا موندم کدومشو بخونم. فعلا هردو رو خریدم. ولی ماشالا هرکدوم 32 صفحه است، کی می رسه بخونه که بفهمه کدومش بهتره. یه مساله خنده دار اینه که صفحه بندی شرق رو خیلی بیشتر دوست دارم، حالا یا واقعا بهتره یا بهش عادت کردم. اصلا نمی دونم این قوچانی می مرد تو همون شرق بمونه؟
[
۴ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۱۳:۲۲ نوشت.
یه خط عمر هشتاد نود ساله کف دستم دیده شده. البته از شیوه زندگی من خیلی کمتر از این برآورد می شه کرد، ولی فعلا دعا:
خدایا تو این شصت هفتاد سال باقی مونده، من رو به سه چیز نیازمند نکن:
1- پروزاک
2- لیتیوم
3- انسولین
[
۲ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۲۱:۳۲ نوشت.
حالا اینترنت وصل شد، پول تلفن رو ندادن نصف خط ها قطع شدن. من نمی دونم این شرکت چه جوری سرپا مونده.
[
۲ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۲۱:۳۱ نوشت.