سهشنبه، ۱۴ مارس ۲۰۲۳
صیح تو راه مهدکودک همینجور که داشت غر میزد و یواش میومد، گفت: خستهام، دیشب کم خوابیدم، تا قصه تموم شد صبح شده بود.
فکر کنم بیست سال هست که همچین تجربهای نداشتم. اصلا یادم رفته بود که همچین حسی هم وجود داره.
اینو آیدین در ساعت ۱۵:۰۸ نوشت.