دوشنبه، ۱۱ آوریل ۲۰۲۲
امکان خوندن کتاب فارسی دارم بدون برنامه مشخصی مشغولم. به قول یه ضربالمثل دزفولی: «نمیدونم پتم کنم یا دونم»
برای چندمین بار «داییجان ناپلئون» خوندم. دو سه بار قبلی بیست سال پیش و قبل از دیدن سریال بود. این بار به طرز عجیبی میتونستم توی ذهنم متن رو با صدا و لحن هنرپیشهها بخونم. نمیدونم از ذات سینمایی متن کتاب بود یا از وفاداری کارگردان و هنرپیشهها به متن.
قبلا از یه کتاب پیمان هوشمندزاده (اگه اشتباه نکنم «ها کردن») خوشم اومده بود و تو دوران ماقبل تاریخ وبلاگشو تعقیب میکردم. برای همین رفتم سراغ «لذتی که حرفش بود». مجموعه ششتا تکنگاری که بعدا فهمیدم همون مونوگرافه. از سهتای اولش زیاد خوشم نیومد. اما سهتای بعدی: خیال، لذت و تنترسه خوب بودن. شاید هم سر سهتا اول هنوز به فرمت کتاب عادت نکرده بودم.
«ماشأاللهخان در بارگاه هارونالرشید» هم تکراری بود. اما برای پر کردن وقت و پرت کردن حواس زمان تعطیلات انتخاب خوبی بود. یه نکته هم اینکه به نظرم اومد که شخصیت ماشأاللهخان، طرح اولیه شخصیت مشقاسم بوده.
«جای خالی سلوچ» رو شروع کردم. سابقه خوبی با دولتآبادی ندارم و با بایاس رفتم سراغش، اما خیلی خوب شروع شده. احتمالا خوندنش طول بکشه ولی امیدوارم تا آخر همینطور بمونه.
اینو آیدین در ساعت ۱۴:۲۷ نوشت.