شنبه، ۱۴ اوت ۲۰۲۱
یه بار یکی از مادربزرگای فامیل داشت یه داستانی تعریف میکرد، برای اینکه بگه یه چیزی چقدر قدیمی بوده گفت: «مال زمان دخترگی من بوده». این مونده بود تو ذهن من که یه جایی ازش استفاده کنم، تا بالاخره زمان اسبابکشی برداشتم روی یه کارتن از لوازم قدیمیم با ماژیک نوشتم: «دخترگی آیدین». روز اسبابکشی، همه وسایل رو از کامیون خالی کرده بودیم و خیلی از کارتنا هنوز کنار پارکینگ بودن که یکی از همسایههای جدید رسید و خودشو معرفی کرد و با مامان شروع کردن به صحبت. حالا مامان داشت منو معرفی میکرد و توضیح میداد که تازه فوق لیسانسمو شروع کردم، ولی خانم همسایه چشمش به اون کارتن کذایی و نوشته روش بود.
اینو آیدین در ساعت ۲۲:۴۳ نوشت.