شب عروسیشون همونجا جلوی مهمونا دعواشون شد و یه کم طول کشید که راضی بشن برن سراغ مراسم کیک. میز بغلی ما یه سری از دوستاشون نشسته بودن که داشتن بحث میکردن عمر این ازدواج به یک سال میرسه یا نه.
اینو آیدین در ساعت ۱۰:۴۱ نوشت.
نام (لازم)
ایمیل (منتشر نمیشود) (لازم)
وبلاگ/سایت
Δ
© TGEIK نظریات عارفانه، یادداشتهای ابلهانه 2024 - 2002