دوشنبه، ۲۸ ژوئن ۲۰۲۱
روز اول که رسیدیم رفتیم یه مغازه چاییفروشی که پونصد مدل محصول داشت، یه ارل گری با پوست پرتقال گرفتیم که خوب بود و با این که یه کم گرون بود، تمام ده سال گذشته چایی خونه و محل کارمون همین بوده. دیروز رفتم بازم بگیرم، گفت از اون دیگه نداریم به جاش یه چیز دیگه معرفی کرد و گفت شبیه همونه. با ماسک نمیشد بو کرد ولی بهش اعتماد کردم و گرفتم. از لحظهای که توی ماشین ماسکمو برداشتم فهمیدم بوی لیموترشش آنچنان قویه که از پشت پاکت میره رو اعصابم. فعلا گذاشتمش گوشه آشپزخونه و هر دفعه از کنارش رد میشم به فروشنده نفهمش فحش میدم. از اون قبلی نهایت دو روز دیگه ذخیره داریم و منم که طبق معمول از تغییر عادت عاجزم.
اینو آیدین در ساعت ۱۳:۵۵ نوشت.