مشغولیات

زندگى، خود مشغولیتی عظیم است!




شعار هفته

Many subsystems in data communication systems work best with random bit sequences.

K. Sam Shanmugam


 
 
آیدین كبیر در یک نگاه

اسم: آیدین خان
تاریخ تولد: ۱۸ دی ۱۳۶۱
قد: ۱۷۷
وزن: داره می رسه به صد
رنگ چشم: قهوه‌ای تیره
رنگ مو: همون
تماس: ایمیل

اینم یه تیریپ عارفانه، ابلهانه از آیدین كبیر


بالا
 
آرشیو

بالا

نظريات عارفانه،
يادداشتهای ابلهانه

تراوشات ذهنی آیدین كبیر
 


سه‌شنبه، ۲۳ اکتبر ۲۰۱۲

به نظرم این مربی یوگای دیروزی چیزی حالیش نبود. هرکاری که گفت من کلا نتونستم پیاده کنم، یه کلمه نگفت پاشو گمشو از کلاس من برو بیرون.

[۲ نظر] اينو آیدین در ساعت ۹:۴۶ نوشت.

.............................................................................................


جمعه، ۱۹ اکتبر ۲۰۱۲

د آخه لامصب، شام نوبل که نیست. یه کارسوق (workshop) ساده بوده. لازم نیست حتما هرچی خرچنگ و حلزون گیرت اومد خام خام بذاری جلوی ملت که. حالم به هم خورد.

[نظری نیست] اينو آیدین در ساعت ۱۵:۰۰ نوشت.

.............................................................................................


چهارشنبه، ۱۷ اکتبر ۲۰۱۲

زیر بته؟

الکی که نیست، دوستای چندین ساله رو گذاشتیم و اومدیم. یا مثلا بعضی دوستای چندین ساله پیشدستی کردن و مارو گذاشتن رفتن. اومدیم یه مملکتی که خودشون می‌گن دوستی‌ها تو مهدکودک شکل می‌گیره و تا سن بالا ادامه پیدا می‌کنه. تو این فاصله سن خودم هم رفته بالا و طبیعتا رابطه درست کردن سخت‌تر شده. بد نبود اگه دوست رو درخت درمیومد‌ها.

[۲ نظر] اينو آیدین در ساعت ۱۲:۲۲ نوشت.

خواب دیدم یه وبلاگ مخفی داشتم که خیلی هم حرفای روشنفکری و خفنی توش زده بودم. بعد انگار مدت‌ها سراغش نرفته بودم و گوگل می‌خواست پاکش کنه. منم هرچی زور می‌زدم پسوردم یادم نمیومد که بتونیم از نوشته‌ها کپی بگیرم.
به نظر هرچی به نوامبر جهنمی نزدیک‌تر می‌شیم قروقاطی تر می‌شم.

[نظری نیست] اينو آیدین در ساعت ۱۲:۲۱ نوشت.

.............................................................................................


جمعه، ۱۲ اکتبر ۲۰۱۲

ای مارک زوکربرگ، آواره گردی

شما یادتون نمیاد، اون زمانا قبل از همه این ماجراها، ما یه سری دوست داشتیم که فامیلشون واقعا آزادی یا ایرانی بود. حتی تو یه مورد نادر، فامیل یکی از دوستان سبز بود. سبز خالی. اینا قبل از این بود که یهو همه چیز شلوغ پلوغ بشه و فامیل نصف جمعیت فیسبوک تبدیل بشه به این جور چیزا.

[نظری نیست] اينو آیدین در ساعت ۱۶:۵۵ نوشت.

شاخ، شاخت، شناخت

وقتی یه آدم رواعصاب برنده چند میلیون یورو بودجه می‌شه، باید هم انتظار داشت که ساعت دو صبح ایمیل بفرسته و توش مشخصا بنویسه: اختیار این بودجه دست خودمه و اگه لازم بدونم با گروهم می‌ریم یه دپارتمان دیگه یا حتی یه دانشگاه دیگه! من هم که از شانس خوبم، عضو گروه ایشون محسوب می‌شم.
خلاصه که ظاهرا اتحادیه اروپا بعضیا رو نشناخته و بهشون شاخ داده.

[نظری نیست] اينو آیدین در ساعت ۹:۴۵ نوشت.

.............................................................................................


دوشنبه، ۱ اکتبر ۲۰۱۲

از آنِ خَر

هرچی پس‌انداز داشتیم گذاشتیم تو ایران که بریم سر فرصت یه فکری براش بکنیم. قبول هم کرده بودیم که به هرحال ریال افت می‌کنه. ولی دیگه فکرشو نمی‌کردیم که اینقدر سریع کرون ۱۸۰ تومنی، برسه به ۴۸۰ تومن! یعنی پشگل می‌خریدیم و انبار می‌کردیم، با همه ضایعات و هزینه انبارداری و این چیزا، بازم اینجوری نمی‌خورد تو سرش.

[نظری نیست] اينو آیدین در ساعت ۱۵:۵۱ نوشت.

 

مطالب اخیر

نظرات اخیر

© TGEIK نظریات عارفانه، یادداشتهای ابلهانه 2024 - 2002