چهارشنبه، ۲۷ ژوئن ۲۰۱۲
خواب دیدم سلطنت سوئد بهم پیشنهاد شده و دارم مذاکره می کنم ببینم قبول کنم یا نه. توی خواب که اوضاع اقتصادی چنگی به دل نمی زد. همه چراغ های کاخ خاموش بود که برق کمتر مصرف بشه. یه جاهایی از درودیوار کاخ هم اجاره داده بودن که روش بیلبورد نصب شده بود. تو بیداری باید حواسم باشه یه وقت کلاه سرم نره.
اینو آیدین در ساعت ۱۳:۵۲ نوشت.
۱۳ نظر به “”
ژوئن 28th, 2012 16:19
: ))))) اینکه مطمئن نبودی هنوز جالبه! نشون می ده داری دمکرات می شیا 😉
ژوئن 28th, 2012 16:21
دموکرات کدومه چرا فحش می دی؟ مطلقا داشتم به نفع شخصی خودم فکر می کردم.
ژوئن 28th, 2012 18:58
یک شاه واقعیه درنده خو هر جور شده سلطنت می کنه مگر اینکه رگه های آزادی خواهی حتی فقط برای خودش در او رشد کرده باشه… راه فراری نداری! تو در پذیرفتن پیشنهاد سلطنت مکث کردی… p:
ژوئن 28th, 2012 21:36
کار دنیا رو می بینی؟ یعنی حالا تو داری به من درس آیین شهریاری می دی؟ 😉
ژوئن 29th, 2012 11:11
خوش باشین با این جنگای زرگری.
جولای 2nd, 2012 8:37
نکنه اونجا هم همه مقتصدند؟
گاهی فکر میکنم با این بریز بپاشی که ما تو ایران بهش عادت کردیم، چطوری میتونیم مثلا تو اروپا زندگی کنیم و لجمون هم در نیاد!
جولای 3rd, 2012 14:57
اینا خیلی روی انرژی و محیط زیست وسواس دارن. همچین ازش محافظت می کنن انگار می خوان با خودشون ببرن تو گور!!!
جولای 7th, 2012 13:40
راستی قرار بود راجع به سیستم مسخره مسکن اونجا یه چیزایی بنویسی. من هنوز مشتاقما. گفتم یه وقت یادت نره.
جولای 10th, 2012 6:05
ای وای! نه یادم نرفته. چون فرصت نمی شد که بنویسم، خودمو گول می زدم که حالا کسی هم حوصله خوندنشو نداره P:
جولای 11th, 2012 13:08
راستی دومین خودت رو چرا تعطیل کردی پس؟
جولای 12th, 2012 23:03
دلیلش گرفتاری شدیده!
یهو به خودم اومدم دیدم نابود شده. از اونجایی که وقت نمیکنم بهش رسیدگی کنم. برگشتم تو وردپرس دات کام قدیمی خودم. تازه اون رو هم مثل سابق نمیرسم آپ نگه دارم.
نوشته زیاده، قابل انتشار اما کم.
ما هم که معتاد به خود سانسوری.
جولای 17th, 2012 10:06
تبريك براي رسيدن به سلطنت، لطفا” دست ما را هم يه جايي بند كنيد ولو تو خواب!!!
جولای 22nd, 2012 14:25
تو همون خواب هم اونقدر دست دست کردم که دیگه پرید 😉