مشغولیات

زندگى، خود مشغولیتی عظیم است!




شعار هفته

Many subsystems in data communication systems work best with random bit sequences.

K. Sam Shanmugam


 
 
آیدین كبیر در یک نگاه

اسم: آیدین خان
تاریخ تولد: ۱۸ دی ۱۳۶۱
قد: ۱۷۷
وزن: داره می رسه به صد
رنگ چشم: قهوه‌ای تیره
رنگ مو: همون
تماس: ایمیل

اینم یه تیریپ عارفانه، ابلهانه از آیدین كبیر


بالا
 
آرشیو

بالا

نظريات عارفانه،
يادداشتهای ابلهانه

تراوشات ذهنی آیدین كبیر
 


چهارشنبه، ۲۷ ژوئن ۲۰۱۲

خواب دیدم سلطنت سوئد بهم پیشنهاد شده و دارم مذاکره می کنم ببینم قبول کنم یا نه. توی خواب که اوضاع اقتصادی چنگی به دل نمی زد. همه چراغ های کاخ خاموش بود که برق کمتر مصرف بشه. یه جاهایی از درودیوار کاخ هم اجاره داده بودن که روش بیلبورد نصب شده بود. تو بیداری باید حواسم باشه یه وقت کلاه سرم نره.

[۱۳ نظر] اينو آیدین در ساعت ۱۳:۵۲ نوشت.

.............................................................................................


سه‌شنبه، ۲۶ ژوئن ۲۰۱۲

موجِ نسیمِ اصلاحاتِ انقلابی

اگه با گودر می خونین که هیچی، اگر هنوز از اینترنت اکسپلورر استفاده می کنین هم که چه عرض کنم. ولی اگه با فایرفاکس یا کروم به صفحه اصلی سر می زنین حتما تاحالا متوجه شدین که همگام با روح زمانه یه تغییرات جزئی داشته اینجا. البته تغییرات اصلی بیشتر زیربنایی بود و چندان به چشم نمیاد. مثل اینکه بالاخره تو سال 2012 از CSS استفاده کردم و یه تعداد زیادی از استایل های وسط متن رو برداشتم. یا به جای هفده تا table تو در تو که ترتیبش از دست خودم هم دررفته بود، تو ورژن جدید فقط سه تا جدول هست. الآن دیگه با وردپرس هم سازگارتر شده. خلاصه از نون زن و بچه و ساعت کاری زدم که سر و سامون بدم بهش. ولی سوال اصلی اینه که اصلا ارزشش رو داشت؟ یا اونقدر استفاده از “خوراک خوان” زیاد شده که دیگه قیافه اهمیتی نداره؟

[۱۱ نظر] اينو آیدین در ساعت ۱۱:۱۵ نوشت.

.............................................................................................


دوشنبه، ۱۱ ژوئن ۲۰۱۲

منم اوشکول کشورگشا

حالا الآن به هرحال امکانات زیاد شده و زندگی راحت شده. گاهی جدا فکر می کنم که اونایی که هزار سال پیش اولین بار اینجا ساکن شدن و برای خودشون تو این آب و هوا کشور درست کردن، واقعا چی فکر می کردن؟

[۲ نظر] اينو آیدین در ساعت ۱۳:۳۵ نوشت.

.............................................................................................


یکشنبه، ۱۰ ژوئن ۲۰۱۲

خندق بشقاب

همه مشکل از اونجایی شروع شد که تصمیم گرفتیم ماشین ظرفشویی بگیریم. اگه قبلا از صبح تا شب چهارتا بشقاب کثیف می شد که اونم ظرف دو دقیقه می شستیم، الآن باید اونقدر ظرف کثیف تلنبار کنیم که ماشین پر بشه، تا به یه جایی می رسه که دیگه هیچ ظرفی نداریم که توش غذا بخوریم. اگر هم عجله داشته باشی و وقت نداشته باشی که منتظر کار ماشین بشی، مجبوری یه خروار ظرف بشوری تا واریس بگیری. خلاصه این چیزا رو کسی به ما نگفت، اقلا من می گم بلکه یه نفر از گمراهی دربیاد.

[۳ نظر] اينو آیدین در ساعت ۱۷:۳۵ نوشت.

.............................................................................................


شنبه، ۹ ژوئن ۲۰۱۲

57,42’N

آدمای معتدلی نیستن. همش یا افراط یا تفریط. اون از زمستون که کلا چهار ماه همه چیز خاکستری بود. اینم از تابستون که از ساعت چهار هوا روشن می شه و تا دوازده شب هم روشن می مونه. این وسط پنجره های خونه جدید ما نزدیک دوماه هیچ پرده ای نداشت که جلوی نور رو بگیره. نه می تونستیم درست بخوابیم، نه می شد توی تلویزیون چیزی به جز عکس پنجره دید. از اون طرف اصلا مفهومی مثل نصاب پرده براشون تعریف نشده. پرده لوله ای گرفتیم و با چه بدبختی با همون یه ذره سواد کارگاه از زمان راهنمایی، ارّه کردم و پیچ کردم. آخرم یکیش کوتاه شده، یکیش بلند. برعکس تبلیغات مربوطه هم کلا اثر خاصی روی نور محیط نداره.
یادمه یه سریالی بود به اسم “شمال 60” که اون موقع به نظر جالب میومد. الآن که فقط نزدیک مدار شصت درجه شدیم و خوشبختانه شمالش نیستیم، تازه دارم آروم آروم می فهمم که چه دردسرایی داره.

[نظری نیست] اينو آیدین در ساعت ۲۲:۳۴ نوشت.

 

مطالب اخیر

نظرات اخیر

© TGEIK نظریات عارفانه، یادداشتهای ابلهانه 2024 - 2002