ملت قهرمان پرور
و ما ملتی هستیم که یه قهرمان ملی داریم که با پسر خودش جنگیده و با کلک شکستش داده. بعدش هم ناراحتیش از این بوده که پسر خودش رو کشته. از این ناراحت نبوده که برخلاف رسم پهلوانی و آیین مردی و زور و این حرفا، طرف رو با کلک شکست داده.
[
نظری نیست]
اينو آیدین در ساعت ۱۳:۳۰ نوشت.
راحت
من می گم: دیوونه خونه اس!
مریم می گه: اینجوری نگو، مردمش راحتن.
من می گم: خب آدم یا تو دیوونه خونه راحته، یا تو مستراح.
بعد مریم یه چیزایی می گه که من نمی فهمم!
[
نظری نیست]
اينو آیدین در ساعت ۱۳:۱۲ نوشت.
اسکروج
من همیشه کنجکاو بودم که ببینم پولم کجا می ره. همین یه عکس از گردش مالی هفته اخیر کافی بود که بفهمم درواقع خرج عطینا می شه!
[
۳ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۱۶:۰۹ نوشت.
تنظیم!
یادش بخیر قدیما. تو دفتر همراه که بودیم که صندلیم چرخ هم نداشت حتی. تو پارس ایراتل یه صندلی داشتم که حتما باید به پشتیش تکیه می دادم و اگه یه میلیمتر مرکز ثقلم جابجا می شد، خودم و صندلی با هم چپه می شدیم. تو هواوی ونک که اصلا کسی صندلی نداشت، هرکی صبح زودتر می رسید هر صندلی دلش می خواست برمی داشت. تو دفتر میرداماد هم میزا رو عین کارگاه خیاطی چسبونده بودن به هم و زپرتی ترین صندلی موجود تو بازار رو گذاشته بودن برامون. بازم با همه این حرفا از صبح تا شب کارمون رو می کردیم و صدامون در نمیومد. حالا اینجا یه میز L بزرگ دارم که ارتفاعش هم با دوتا دگمه تنظیم می شه، یه صندلی هست که فقط آب حوض نمی کشه. دسته هاش فقط چهار درجه آزادی داره، پشت گردنی و بند و بساطش هم هست. مانیتور هم زاویه و ارتفاعش قابل تنظیمه. با این همه پارامتر نمی دونم چرا دو هفته است که هر جوری تنظیمش می کنم گردن درد می گیرم! حق انتخاب هم چیز بیخودیه به نظر.
[
یک نظر]
اينو آیدین در ساعت ۱۵:۴۶ نوشت.
دیورژانس
روزی نیست که به جمعی که احتمالا دیگه هیچ وقت با هم یه جا جمع نمی شن فکر نکنم. وقتی مهدی تو کانادا باشه و نیما تو نروژ، حمید تو سنگاپور و پوریا تو دبی، من تو سوئد و علی تا چند وقت دیگه نیوزیلند، امید هم بعد از سربازی بره یه ایالتی که حتی اسمشو یاد نمی گیرم و فقط نیما تو ایران بمونه، دیگه اصولا چه جوری قراره این جمع با هم یه جا جمع بشن؟
کلا از چیز زیادی مطمئن نیستم، ولی مطئنم که هیچ وقت، هیچ وقت از اونایی که باعث شدن یه نسل اینجوری سرگردون و پراکنده باشن نمی گذرم.
[
۵ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۱۴:۰۵ نوشت.
Coldplay, Iron Maiden, Metallica Respectively
هیچ وقت فکرشو نمی کردم یه روزی برسه که تو کمتر از یه هفته، سه تاشون بیخ گوشم کنسرت داشته باشن و من هیچ کدوم رو نتونم برم!!!
پ.ن. Megadeth و Slayer و Anthrax دیگه بماند.
[
نظری نیست]
اينو آیدین در ساعت ۲۰:۴۷ نوشت.