سهشنبه، ۲۹ مارس ۲۰۱۱ کدوم نادر، کدوم سیمین؟
بعد از کلی دست از پا درازتر برگشتن و علاف شدن، بالاخره بلیت “جدایی نادر از سیمین” گیرمون اومد و دیدیمش. اونقدری هم که درباره اش سروصدا کردن خوب نبود. از نظر تکنیک فیلم خیلی خوب بود، ولی از نظر خط داستانی و منطق داستانی، بی ربط و بی منطق بود. کلا من توصیه ام اینه که اگه می خواین مچ گیری های شرلوک هولمزی تو فیلمتون بچپونین، اقلا اندازه دکتر واتسون منطق داشته باشین.
اخطار! اگه فیلم رو ندیدین، شاید دلتون نخواد از اینجا به بعد رو بخونین، چون می خوام درباره داستان فیلم صحبت کنم.
1- اصولا ترمه تو تمام صحنه ای که سیمین داشت سر پول حمل پیانو با کارگرها صحبت می کرد، دنبال سیمین بود و تو تمام صحنه ای هم که نادر با راضیه دعوا می کنه حاضر بود، ولی یه کلمه حرف نزد.
2- حجت از کفاشی اخراج شده بود و طلبش رو نگرفته بود. صاحب کفاشی رو به دادگاه کشیده بود و باز هم چیزی نگرفته بود. چندبار هم به تاکید گفت که چیزی برای از دست دادن نداره. ولی اواخر فیلم وقتی که سیمین می ره سراغش، تو کارگاه کفاشی نشسته و به نظر میاد با صاحب کفاشی رابطه خوبی داره.
3- اصولا یه ساعت قبل از ماجرای دعوای نادر و راضیه، راضیه از مطب دکتر زنان برگشته و طبیعتا دکتر بهش گفته که بچه اش زنده بوده یا مرده. اینکه یهو آخر فیلم و یعد از همه این ماجراها بیاد بگه من شک دارم، خنده داره.
4- اواسط فیلم نادر سراغ دکتر راضیه رو می گیره و ترمه از این نکته استفاده می کنه و به این نتیجه می رسه که نادر صحبت های خانم قهرایی و راضیه رو شنیده. در حالی که خیلی قبل از این، تو اولین جلسه دادگاه، خود حجت و راضیه موضوع اون مکالمه رو جلوی نادر مطرح می کنن و لزومی نداره که نادر قبل از اون خود مکالمه رو شنیده باشه.
5- طلاق؟ اونم بعد از اینکه تکلیف همه شک و تردیدها معلوم شد؟
اینو آیدین در ساعت ۱۰:۳۰ نوشت.
۵ نظر به “کدوم نادر، کدوم سیمین؟”
آوریل 4th, 2011 15:35
داش با نظرت کاملا موافقم.من هم این موارد رو فهمیده بودم ولی …بیخیال دیگه.
آوریل 4th, 2011 16:10
من نمیدونم که کارگردان به این چیزایی که میگم فکر کرده یا واقعا سوتی داده ولی اینام می تونه باشه:
1-اون بچه اینقدر بیش از ظرفیتش استرس داشت که دلیلی نداره تو اون لحظه بتونه همچین جزئیاتی رو درست به یاد بیاره
2- دلیلی نداره که حجت برای مظلوم نمایی اون حرفا رو راجع به رابطش با صاحب کفاشی نزده باشه (اصلا تم اصلی فیلم در مورد دروغگویی منفعت طلبانست)
3-جایی اشاره نشد که راضیه توی اون نوبت موفق به ملاقات دکتر شده، مخصوصا که هول هولکی رفته و برگشته) واگه دکتر بهش گفته بود که بچه ات مرده حتما به نحوی این ناراحتی رو در دعوا با نادر منعکس می کرد
4- اینو یادم نیست درست
5- به نظرم میاد که پیغام اصلی فیلم اتفاقا همینه که نادر ( نماینده غرور و تعصب) و سیمین (نماینده روشنفکر خسته) در تحلیل نهایی به ناسازگاری می رسند هر چند که مشترکات با ارزشی هم با هم داشته باشند
آوریل 4th, 2011 18:11
دوست عزیز ایراداتی که شما نوشتی به نظر من وارد نیست:
1-علاوه بر نظر علی که در بالا گفته شده،ممکنه بعدا ترمه این قضیه رو به پدرش(نادر )گفته باشه چون در ادامه فیلم نادر به دختر راضیه میگه میدونم مادرت پولارو بر نداشته
2-خیلی از افراد هستند با وجود اینکه از کاری اخراج میشن ولی باز هم از روی ناچاری و یا عوامل دیگه به اون کار باز میگردند
3-برای نظر قطعی درباره زنده یا مرده بودن جنین احتیاج به عکسبرداری و انجام ازمایشه که فقط در بیمارستان امکان پذیره ونه در مطب
4-توی جلسه دادادگاه به طور شفاف صحبتی از رد و بدل شدن شماره بین راضیه و معلم ترمه نشد
5-نظر علی که در بالا گفته شده
6-اصغر فرهادی رو دست کم نگیر.این فیلم برنده جایزه بهترین فیلنامه از جشنواره آسیا پاسفیک شده
آوریل 15th, 2011 22:56
من امروز موفق شدم فیلم رو ببینم. اگرچه فیلم خوش ساختی بود و اتفاقن خیلی هم برای من باورپذیر بود اما شاید نه به اندازهای که معروف شد. خصوصن که اگر بری تو imdb رنکینگش رو نگاه کنی بیشتر هم شاخ در میاری!
منم با شماره 3 که نوشتی خیلی موافق نیستم. چون فاصله ای نبود بین برگشتن از دکتر و اتفاقی که منجر به بیمارستان رفتن راضیه میشه. بنابراین میتونه محل شک باشه. باز اگر یکی دو روز گذشته بود میگفتیم راضیه شک نداشته، فقط روش نمیشده که به دروغش اعتراف کنه، گفته شک داشتم.
آوریل 16th, 2011 9:34
کلا در مورد این فیلم اغراق شده به نظرم. فیلم خوش ساختی بود ولی دیگه نه اینقدر.