نه واقعا از رئیس جمهور کشور دوست و برادر خیلی خوشم اومد. راست راست زل زده تو دوربین می گه: “دولت ایران گاهی یَک گونی، گاهی دو گونی، گاهی هم بیشتر پول به ما می ده، ما هم می ریم خرج عطینا می کنیم، حالی به حولی”. لامصب نمی کنه یه ذره حجب و حیا به خرج بده اقلا.
[
نظری نیست]
اينو آیدین در ساعت ۲۱:۰۰ نوشت.
حفاظت شده:
[برای نمایش یافتن دیدگاهها رمز عبور را بنویسید.]
اينو آیدین در ساعت ۲۱:۰۰ نوشت.
تغییرات
اوضاع صفحه جستجوی اینجا بهتر شد. تعداد پست های صفحه اول هم معقول تر شد. ولی هنوز نتونستم یه کاری کنم که همه پست های آرشیوی یه ماه توی یه صفحه دیده بشن. یواش یواش درست می شه نگران نباشین.
[
نظری نیست]
اينو آیدین در ساعت ۱۸:۱۵ نوشت.
بی ادب
می گه چرا با پیمانکارا اینقدر polite صحبت می کنی. نمردیم و برای polite بودن هم مواخذه شدیم.
[
۴ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۱۲:۴۶ نوشت.
ده بار به این ابله گفتم نباید اینجوری همه طرح فرکانسی یه کلاستر رو عوض کنی، گوش نکرد. حالا خودش گذاشته رفته پاکستان و من موندم و این گندی که بالا اورده. نصف سخت افزار شبکه رو عوض کرده و حالا هرچی زور می زنم هیچ جوری نمی شه جمعش کرد.
پ.ن. برمی گردیم به همون بحث قدیمی که اگه همه دنیا یه ماه هرچی من می گم گوش کنن و انجام بدن، همه مشکلات حل می شه.
[
۴ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۱۷:۴۴ نوشت.
امان از این زواید دست و پاگیر فرهنگی. ببین این چینی ها چقدر راحت همین جور که پشت میز نشستن انگشتشون رو تا مچ می کنن تو دماغشون و آب هم از آب تکون نمی خوره.
[
نظری نیست]
اينو آیدین در ساعت ۱۵:۰۴ نوشت.
گاهی با خودم فکر می کنم منی که بچگی تو هیچ کار گروهی موفق نبودم و اصلا از کار گروهی فراری بودم، منی که اسباب بازی مورد علاقه ام لگو بوده که هرچی دلم خواست بسازم، برای چی الآن افتادم تو یه کار روتین و تکراری که هیچ خلاقیتی توش وجود نداره و برای چی شدم مسئول عملکرد یه تیم پنج نفره.
بریم جلوتر. گاهی با خودم فکر می کنم منی که از بچگی می نشستم و ساعت ها به هر فرآیندی زل می زدم که الگوی تکرارش رو پیدا کنم، منی که از کد نویسی شاید بیشتر از هرکار دیگه ای لذت می برم، منی که از همون اول تو ریاضی گسسته حرفه ای بودم و تو حسابان افتضاح، برای چی این همه سال خودم رو درگیر معادله ها و انتگرال های مخابرات میدان کردم.
گاهی فکر می کنم یه جایی اشتباه پیچیدم و طبق عادت که اصلا دوست ندارم به اشتباه اعتراف کنم، سرم رو انداختم پایین و دارم به راه ادامه می دم…
[
۴ نظر]
اينو آیدین در ساعت ۱۷:۰۹ نوشت.