یکشنبه، ۳۰ مه ۲۰۱۰
اون ماه اول ترم اول دانشجویی، سر کلاس فیزیک یک، بهنود از ته کلاس صدا می زد “مهندس!” و بعدش ما ده نفری برمی گشتیم طرفش و جواب می دادیم “جون مهندس!!!”. بهنود سال سوم جلوی خونه دختر مورد علاقه اش نفت ریخت رو خودش و کبریت زد و تمام. من هم الآن با یه سری پبمانکار طرف هستم که حتما پشت سرم کلی دری وری بارم می کنن و جلوی خودم “مهندس” از دهنشون نمی افته. استفاده از این کلمه برای احترام یا نشون دادن شان بالا حالم رو بد می کنه.
پ.ن. هیچ وقت تو هندسه شاگرد زرنگی نبودم.
اینو آیدین در ساعت ۲۱:۱۹ نوشت.