چهارشنبه، ۱۷ دسامبر ۲۰۰۸
تو این مدت تنها هنرم این بوده که یه کم کتاب خوندم.
“بیوتن” به نظرم فوق العاده بود. قبول دارم که یه مقدار بایاس شده بود، ولی مگه قراره همیشه همه داستان ها بی طرف باشن؟ بماند که بایاس اون قدر نبود که با یه متن بنیادگرایانه طرف باشی یا حتی احساس کنی نویسنده روی بعضی مسایل تعصب کورکورانه داره. بازی رضا امیرخانی با کلمه ها و مفاهیم، به سه زبون فارسی و عربی و انگلیسی بی نظیر بود. انگار که کلمات مثل خمیر تو دستش بودن. کلا روی حساب خاطره بدی که از “ارمیا” داشتم با شک و تردید کتاب رو شروع کردم، ولی در نهایت نظرم کاملا عوض شده بود.
“ها کردن” هم کلا خوب بود. مدل روایت پیمان هوشمندزاده رو دوست داشتم. ضمنا درست جایی که احساس می کنی کتاب داره برات تکراری و خسته کننده می شه، دوباره اوج می گیره.
“پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد” هم یکی از کتاب های خوب براتیگان بود به نظرم. ترجمه حسین نوش آذر هم بی تاثیر نبود.
در مجموع هر سه تا کتاب توصیه می شه.
اینو آیدین در ساعت ۱۹:۲۱ نوشت.
۲ نظر به “”
ژانویه 3rd, 2009 17:16
اتوبوس
فکرشو نمیکردی پیام بذارم. نه؟
می دونم منظورت تو اتوبوس چی بود.
میام دوباره .
فعلا
ژانویه 3rd, 2009 18:28
خدا همه ما رو شفا بده.