پنجشنبه، ۳ ژوئیه ۲۰۰۸
هر سال دوازده تیر که می رسه دیدن فیلم جنازه های روی آب، یکی از شفاف ترین خاطراتم از دوران جنگ رو برام یادآوری می کنه. حالا بماند که کل بچگی نسل ما تو جنگ گذشته. زمان اسباب کشی دو تا دفتر نقاشی دوران دبستانم رو پیدا کردم. نکته جالب توی اون نقاشی ها این بود که هرجا هواپیما کشیده بودم (که اتفاقا یکی از سوژه های مورد علاقهام بود) حتما پایینش یه دریا و یه ناو هم بود.
اینو آیدین در ساعت ۱۰:۰۴ نوشت.
۳ نظر به “”
جولای 12th, 2008 8:09
آهنگ اینجا خیلی حال میده!
جولای 16th, 2008 7:20
دردناکی ماجرا اینه که امریکایی هیچ وقت به خاطر این آدم کسی معذرت خواهی نکردند…
البته همین هفته پیش در افغانستان یک عروسی را با ردیابی و منفجر عروس و قسمت زنان و بچه ها به عزا تبدیل کردند.
جولای 17th, 2008 4:38
رامین جان! عزیز! چند سال خارج تشریف داشتین؟ زبان فارسی پاک یادت رفته …فکر کنم دیگه رو انگلیسی ات کار نکن…کمی هم رو فارسی ات کار کن لطفا 😀