من اینجور وقت ها یاد «اسی» می افتم.
* «اسی» اسم اون اسپرمه است که در آخرین لحظه من موندم و اون. می خواست هل ام بده جا خالی دادم و با دم ام زدم تو صورت اش. خوب کردم!
چاره:
آرزو ها را باید کاشت در گلدانی نزدیک روزمرگی و هر روز به آن آب داد با آب پاش شهامت تا آرزو ها ریشه کنند در بستر زندگی مان و ساقه هایشان جرات کنند تا بایستند در برابر سرمای عادت
نوامبر 15th, 2007 21:18
من هميشه به همه آرزوهام رسيدم براي بقيه هم آرزو كردم كه برسن اما نميدونم چرا نرسيدن!
نوامبر 16th, 2007 11:57
“>همه< آدما اولش باآرزوهای خیلی بزرگ شروع می کنن" مطمئنی که اینجوریه؟
نوامبر 25th, 2007 0:37
من اینجور وقت ها یاد «اسی» می افتم.
* «اسی» اسم اون اسپرمه است که در آخرین لحظه من موندم و اون. می خواست هل ام بده جا خالی دادم و با دم ام زدم تو صورت اش. خوب کردم!
مارس 8th, 2010 20:12
چاره:
آرزو ها را باید کاشت در گلدانی نزدیک روزمرگی و هر روز به آن آب داد با آب پاش شهامت تا آرزو ها ریشه کنند در بستر زندگی مان و ساقه هایشان جرات کنند تا بایستند در برابر سرمای عادت