دوشنبه، ۱ اکتبر ۲۰۰۷
دفاع کردیم رفت پی کارش. حالا خوبه هیچی الکترولیت نداشتم و یه ساعت حرف زدم. اگه داشتم ببینین چه بلایی سر حضار بیچاره می اومد.
حالا مونده اصلاح پایان نامه و تحویل و تسویه حساب. یادش به خیر موقع لیسانس هرچی احمدیان گفت گوش نکردیم و همون جوری که دوست داشتیم پایان نامه رو صحافی کردیم و تحویل دادیم. این دفعه ازم تعهد کتبی گرفتن که اون چیزایی که گفتن رو اعمال کنم. دیوونه ها.
۵ نظر به “”
اکتبر 1st, 2007 17:24
بسی مبارک باشد. راحت شدی:)
اکتبر 1st, 2007 21:54
شیرینی منو پست بکن…
اکتبر 2nd, 2007 4:06
مبارک باشه کلی 🙂
بوس بوس یه عالمه ؛)
اکتبر 4th, 2007 8:40
مهدی جان من طبق معمول تو ماه رمضون دفاع کردم که شیرینی ندم. حالا چه حضوری، چه پستی P:
اکتبر 8th, 2007 11:43
مبارک باشه حاج آقا!
ایشالا واسه PHD