شنبه، ۱۷ فوریه ۲۰۰۷
تا حالا شده بود که برم سر کلاس و ببینم کسی نیست و استاد هم نباشه و کلاس تعطیل بشه، ولی انصافا نشده بود برم سر کار و ببینم هیچ کس تو دفتر نیست و رئیس هم نباشه و بعد معلوم بشه اون روز پروژه باید اجبارا بخوابه چون رئیس با طرف قراردادش لج کرده. حالا تا عصر هم به قول خودشون داشتن negotiate می کردن. حالا از فردا یا همه چی به روال عادی برمی گرده، یا کلا قرارداد لغو می شه و ما و رئیس می ریم کنار خیابون چادر می زنیم. از دوحال که خارج نیست!
اینو آیدین در ساعت ۱۹:۴۶ نوشت.