چهارشنبه، ۱۵ نوامبر ۲۰۰۶
امروز هیچ کدوم از روسا شرکت نبودن. خیلی خوش گذشت. من که از صبح به درسام رسیدم. یکی از بچه ها هم شیرینی داد بهمون. بقیه هم هرکدوم مشغول کار خودشون بودن. فقط بدیش این بود که نفهمیدیم چی شد که از ظهر سرور از کار افتاد و دیگه اینترنت نداشتیم. بیست تا مهندس مملکت هم به طرز ابلهانه ای نتونستن درستش کنن! دیگه آخر وقت اون قدر از بیکاری حوصله امون سر رفته بود که یکی از بچه ها نشست برای منشی ها درباره مدولاسیون های دیجیتال و آنالوگ سمینار داد!
اینو آیدین در ساعت ۱۷:۳۱ نوشت.
۶ نظر به “”
نوامبر 16th, 2006 8:12
یاد گرفتن؟
نوامبر 16th, 2006 14:31
نمی دونم. دفعه بعد که رئیس نبود باید ازشون امتحان بگیریم!
نوامبر 16th, 2006 15:38
شرکت بی رئیسی هرکاری خواستی بکن…. بی اینترنتیش خدایی سخته اما
نوامبر 17th, 2006 10:37
شما عقل ندارین دیگه! ما رویسا نیستن تازه میرسیم با آرامش کار کنیم، چون وقتی هستن انقدر کارای الکی میدن دست آدم که به کار اصلیش نمیرسه! البته اینجوری چون کار زود تموم میشه بقیشو خوش میگذرونیم!!
نوامبر 18th, 2006 6:08
اصلا همه شرکت رفتن به خاطر اینترنتشه! مگه انگیزه دیگه ای هم می تونه آدم رو اونجا نگه داره؟ 😉
نوامبر 20th, 2006 13:26
vaghean adam khoshhal mishe in hame shoghe kar o faaliyat ro dar javoona mibine!!! 🙂