یکشنبه، ۳۰ ژانویه ۲۰۰۵
گفت بیا خودت نگاه کن. ته فنجونت یه کلبه بالای تپه می بینم. یعنی به اون چیزی که می خوای می رسی و خوشحال می شی. تو این همه سال، ندیدم شکل به این واضحی تو فنجون کسی افتاده باشه.
چند روزبعد، قبل ازاینکه تو کلبه بالای تپه از روی صندلی بپره پایین، باید از استحکام طنابی که انداخته بود دور گردنش مطمئن می شد.