جمعه، ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۴
یا مثلا تاحالا گفته بودم که فردای روز زلزله بم، که برف هم میومد، بعد از امتحان میان ترم فیلتر، ما چهار تا دیریکله تو “در ب در” دوست عزیزمون آقای “ایکس لارج” رو دیدیم که با یکی از دخترای فراگستری نشسته بودن و پیتزا می خوردن؟ بیچاره از اون دور با ایما و اشاره مارو دعوت به سکوت می کرد. دو سه روز بعدشم تو سلف مارو گیر اورد و گفت: “محض اطلاعتون عرض کنم که خیال نکنین من برای اون دختره خرج کردم ها، اون منو دعوت کرده بود.”!!! آخ که چقدر بهش خندیدیم.
اینو آیدین در ساعت ۱۸:۵۴ نوشت.