یکشنبه، ۱۸ ژانویه ۲۰۰۴
خسته ام. خیلی خسته.
***
اگه همچین کاری بکنی مطمئن باش که هیچوقت نمی بخشمت. خیانت با رقابت فرق داره. هرچند که اگرم بخوام باهات رقابت کنم، بازم می بازم. لطفا همه اون بی شرفایی که می خوان از پشت به من خنجر بزنن، به خودشون بگیرن. بقیه هم یادشون بره که همچین چیزی خوندن.
***
بازم من رسیدم یه جایی و دری وری گفتم. برگشتم می گم ببین قلبت چی می گه. از اون حرفاییه که خیلی وقته برام بی معنی شده. احساس می کنم از آخرین باری که خودم حرف دلمو گوش کردم سالها می گذره. فقط احساس نیست. منطق هم قاطیش هست. می دونم آخرین بار کی بوده. واقعا سالها گذشته.
***
تو رو مثل یه صلیب گذاشتم رو دوشم و هرجا می رم با خودم می برم. تو تمام لحظات بی خوابی و بیداری و تمام خوابها. تورو نه. یادتو. نمی تونم از خودم جداش کنم. هنوز وقت تصلیب نرسیده. شایدم الآن اون بالام. چون هرچی باشه، همه چی نسبیه.
***
وقتی فکر کنی می بینی که این مرض جدید یه چیزیه که تو خیلی از قصه های شبونه ای که برای خودت می گی که خوابت ببره یا شرایطی که خودتو قبل از خواب توش مجسم می کنی، حضور داشته. چندان هم جدید نیست.
***
صد دفعه خواستم برم. بازم وقتی قشنگ ترین خنده دنیا رو دیدم، پاهام سست شد. من اینکاره نیستم.
***
همخوابگی را نچشیدیم
عشق را ندیدیم
هیچ
هیچ…
… ما رفتگانیم
***
خسته ام. خیلی خسته…
اینو آیدین در ساعت ۱۹:۲۱ نوشت.
۱۳ نظر به “”
ژانویه 18th, 2004 20:25
واييييي !!! بعده گرفتن جواب آزمايشگاهت هنوزم احساسات داري ؟؟ با تو ديگه كي هستي !
ژانویه 18th, 2004 21:53
يه جورايي احساستو مي فهمم….
ژانویه 18th, 2004 19:07
آه!
ژانویه 18th, 2004 20:09
خسته نباشي…
اما آيدين اين تيريپ احساساتت من رو كشته…
ژانویه 18th, 2004 20:26
با همون باباست ..با همان عطر و طراوت !
ژانویه 18th, 2004 20:39
inja nakhabar de??
ژانویه 18th, 2004 20:44
omidvaram faghat be khatere emtehana bashe!!omidvaram!!
ژانویه 18th, 2004 22:40
اول يه جايي رو خوندم اومدم بگم بابا تو هم داري مياي تو خاكي ، بعد كه پستت رو خوندم ديدم نه مثل اينكه كمي هم زيادي خاكي شدي .
ژانویه 18th, 2004 22:41
ولي تو خاكي بودن هم دنيايي داره .
ژانویه 19th, 2004 18:15
یک نفس عمیق بکش اوضاع بهتر می شه….: )
ژانویه 19th, 2004 19:58
چی شده رفیق؟
ژانویه 20th, 2004 7:40
يه دسست شويي برو ..باور كن جواب ميده ! من تستش كردم.
ژانویه 20th, 2004 18:15
ميبينم كه داري مثله من قاط اساسي ميزني . اما يه چي بگم دير رسيدي من گوشام دراز شد 😉