جمعه، ۱۹ دسامبر ۲۰۰۳
دیشب دنبال زاناکس می گشتم که بلکه یه مقدار شنگول بشم. بعدا دیدم بدون اونم دارم حسابی شلوغ می کنم، فهمیدم که خوب شد نخوردم وگرنه دیگه هیچی آبرو برام نمی موند (اگه همینجوریش الآن چیزی مونده باشه). نکته بعدی این بود که بازم به توانایی های ذهنی خودم ایمان اوردم.
پ.ن. صاحب تولد داره موهاشو می کنه که یه ساعت اراجیف سرهم کردم، دریغ از یه تشکر خشک و خالی از صابخونه.
اینو آیدین در ساعت ۱۵:۴۹ نوشت.
یک نظر به “”
دسامبر 20th, 2003 13:53
in ahang male kie? kheili naze…