شنبه، ۸ نوامبر ۲۰۰۳
آخرش یه دیگ چنته درست می کنم، می ریزم تو دماغ ابوتراب!
امروز حدود صد و هشتاد بار سر کلاس دماغشو با صدا کشید بالا، دو بار هم یه دستمال پارچه ای از جیبش در اورد و با صدا دماغشو توش خالی کرد!!!
اینو آیدین در ساعت ۱۸:۳۱ نوشت.
۵ نظر به “”
نوامبر 8th, 2003 18:42
فـــــــــــــــــــــــــین!
نوامبر 8th, 2003 19:02
اخ توف !
نوامبر 9th, 2003 3:49
به جاي يه ديگ نمي دونم چيچي ، يه دستي به واشرش بكش درست ميشه.من تضمين ميكنم!
نوامبر 9th, 2003 3:51
راستي يه خواهش دارم . اگه ميشه بيايد و نظرتون رو در بارهي متني كه در بارهي مثنوي نوشتم بديد . شديدا نياز دارم
نوامبر 9th, 2003 15:49
aaaaaah aaaaaaah rast migi hale mano dasht be ham mizad dige…