زنگ زدم به نونکل (یکی از دوستان قدیمی دوران دبیرستان). هرکار کردم تو دهنم نچرخید که بهش بگم “نونی”. با اسم واقعیش صداش کردم، طبیعتا اونم منو نشناخت! عجب دوره زمونه ای شده ها!!!
اینو آیدین در ساعت ۹:۳۶ نوشت.
آيدين جون! كم پيدا شدي؟
باشه دیگه ! همش به نونکل زنگ بزن ! دیگه بهت زنگ نمی زنم، لیاقتت همون پوریا رو اعصابه..مهرم حلال جونم آزاد!
نام (لازم)
ایمیل (منتشر نمیشود) (لازم)
وبلاگ/سایت
Δ
© TGEIK نظریات عارفانه، یادداشتهای ابلهانه 2024 - 2002
سپتامبر 17th, 2003 21:11
آيدين جون! كم پيدا شدي؟
سپتامبر 18th, 2003 10:34
باشه دیگه ! همش به نونکل زنگ بزن ! دیگه بهت زنگ نمی زنم، لیاقتت همون پوریا رو اعصابه..مهرم حلال جونم آزاد!