پنجشنبه، ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۳
When he holds you close, when he pulls you near
When he says the words you’ve been needing to hear
I wish I was him, that those words were mine
To say to you till the end of time.
اینو آیدین در ساعت ۲۳:۰۰ نوشت.
۷ نظر به “”
جولای 25th, 2003 2:58
these words are so simillar to the words of nnrique s song . arent they?
با معرفت چرا سر نميزني؟
جولای 25th, 2003 8:09
وقتی دختره میدوه ، مخصوصاً اونجایی که کفشهاش رو درمیاره، اینقدر دوست دارم .نمیدونم چرا؟
جولای 25th, 2003 11:03
من اونجاشو که پسره فندک می گیره جلوی اسپری و اول تابلو، بعدم تمام خونه اون یکی پسره رو آتیش می زنه دوست دارم. از همه بیشتر هم، اونجایی که آخر ماجرا دوتا پسرا از پهلوی همدیگه رد می شن و همدیگه رو نگاه می کنن.
جولای 25th, 2003 7:02
Bonjovi
جولای 25th, 2003 7:53
هی قبول نیست.این روزها تو هر چی من میخوام بگم زودتر میگی.کم کم دارم شک میکنم که نکنه این مغز منه که داره یه جورایی توی وبلاگ تو تایپ میکنه.
ایییییی…ترسناکه و بامزه!
جولای 25th, 2003 9:43
:)kheyli khoshgel e!vaghti 10000 ta cd to behet pas dadam in o azat migiram..albate age cd sho dashte bashi!!!OH MAN YADAM RAFT CD HATO BEDAM!!!!PAS KEY IN KAR O BOKONAM????:D
جولای 25th, 2003 16:34
با این هم موافقم و کاملاً هم درکت میکنم که با این وضع بخوای بری خونه یک نفر دیگه رو آتش بزنی.
اگه خواستی من هم خیلی دوست دارم در به آتش کشیدن طرف کمکت کنم.