جمعه، ۱۱ ژوئیه ۲۰۰۳
تو چند روز گذشته دونفر (یا شایدم یه نفر) پیداشون شده که با کامنتاشون اظهار می کنن که بنده آدم بشو نیستم. (اون “رهگذر” منو کشته. ببم جان! اگه رهگذری، از کجا می شناسی منو که قضاوت می کنی؟ اگه آشنایی، خودتو معرفی کن اقلا بفهمم کدوم آدم آشنا همچین قضاوتی داره). به هرحال می خوام جواب بدم. شخصیتم (حالا هر جانوری که هست) اجازه نمی ده فقط بشنوم و جواب ندم.
اولا که آدم اسم خاصه و اونجوری که همه می دونن من اسمم آیدین هستش، آدم نیست. خیلی هم دوست ندارم که تغییر نام بدم و اسممو بذارم آدم.
دوما اگه منظور از آدم، نوع انسان باشه که با چهل و شیش تا کروموزوم (که همشون تو سوراخ سوزن هم جا می شن) تولید می شه و یه سری خصوصیات ظاهری مشخصه هم داره، فکر کنم هرکی که چشماشو باز کنه، می فهمه (اگه اصولا از چیزی به اسم فهم بو برده باشه) که منم یکی از همون شیش میلیارد و خورده ای موجود انسانی ای هستم که تو این کره نیم وجبی پخش شدن.
سوما اگه منظور از “آدم”، همون “انسان خوب” یا هر کوفت و زهرمار دیگه ای باشه که شرطش داشتن بعضی سجایای اخلاقی باشه. هرکی منو می شناسه می دونه که اکثر خصوصیاتی که همون به قول خودشون “آدم” ها دارن، و کلا موجوداتی که خودشون رو “آدم” (به همون معنی) می دونن اصلا بند کفش چپم هم نیستن. ترجیح هم می دم هیچوقت جزو اون دسته نباشم. چون تجربه بهم نشون داده که اینا موجوداتی (آدم هایی) هستن که اگه سرشون رو بشکافی می بینی اون تو فقط یه دونه سیم هست که اونم کارش نگه داشتن گوشهای (دراز) این موجوداته و چیزی که بشه باهاش فکر کرد اون تو پیدا نمی شه.
به هر حال، من همینم که هست. اگه کسی خوشش نمیاد، سعی نکنه من رو به راه راست (که اصولا شک دارم وجود خارجی داشته باشه یا حداقل چیز منحصر بفردی باشه) هدایت کنه. زودتر از سر راه من بره کنار چون ممکنه خودش هم گمراه بشه. من حرفهایی می زنم که از نظر اون “آدم ها” توهین به ارزشهای احمقانه ای حساب می شه که شرط “آدم” بودنه. اصلا هم از این کار احساس گناه نمی کنم.
اینو آیدین در ساعت ۱۳:۵۶ نوشت.
۲ نظر به “”
جولای 11th, 2003 21:09
ای بابا …آیدین! بیخیال…اینقدر حرص نخور.فشار خون و کاروتید و دیابت و سکته و این حرفها…بی خیال
مراقب سلامتیت باش
جولای 15th, 2003 18:31
من تو را سخت پشتيبانام!