شنبه، ۱۴ ژوئن ۲۰۰۳
یارو ریاضی یک رو دفعه شیشم با ده پاس کرده، می ره می گه ما در عین آمادگی امتحان نمی دیم! یارو بچه که بوده دوستای داداش بزرگش می بستنش به درخت می زدنش (می بستنش به جاوید می انداختنش تو دریا!) می ره تو راهروی دانشکده عربده کشی می کنه و قدرتشو به رخ یه آدم زپرتی مثل آفریدون می کشه. (جدی، اگه همه مصیبتی که سر انتخاب واحد از دستش می کشیم رو بذاریم کنار، قیافه اش رو خیلی مظلوم می بینم) یارو می خواد با تیریپش بره پارک، می ترسه بگیرنش، می ره دانشکده عمران، می شینه تو چمنا، سخنرانی گوش می کنه و ور می زنه.
دلتون خوشه ها!
اینو آیدین در ساعت ۱۸:۱۳ نوشت.