جمعه، ۲۳ مه ۲۰۰۳
رفته بودیم مسجد برای ختم. مراسمش برای من بیشتر خنده داره تا گریه دار. این مسجدش که یه تلویزیون TFT و دوتا دوربین گذاشته بود، همش حضار رو نشون می داد. با این صندلیا هم که کم کم مسجدا شبیه کلیسا می شن. سروصداهای قسمت زنونه خیلی جالبه، خوب دوست دارم ببینم چه خبره! از یه چیزی مطمئنم، یا دختر دار نمی شم، یا یه جوری تربیتش می کنم که اینجوری زاری نکنه برام! بازم برای بار صدم می گم، منو بسوزونین، نوحه و گریه و زاری هم راه نندازین، فقط دوتا آهنگ پخش کنین، Bohemian Rhapsody و Knocking on heaven’s door. بعدشم برین خونه سر کار و زندگیتون، هر کی هم گریه کنه خره!!!
۳ نظر به “”
می 23rd, 2003 12:53
آيدين بهت قول ميدم که من يکي گريه نميکنم ! باور کن شيرينيم پخش ميکنم;)
می 23rd, 2003 20:19
manam hamishe goftam doost nadaram vasam khatm begiran be hich vajh.kheili maskharas.
می 23rd, 2003 21:15
آخ جون شیرینی!