دوشنبه، ۱۲ مه ۲۰۰۳
وااااای امان از همسایه نااهل! همش یه هفته اس که اسباب کشی کردن، پسره الاغ، یه باند گنده گذاشته اونور دیواری که اینورش میز منه، روزی دویست و پنجاه بار “نازی جون” گوش می کنه، حالا حواس آدمو پرت می کنه، به درک، اقلا یه چیزی گوش نمی کنه که ارزش گوش کردن داشته باشه، همین روزا یه سلکشن حسابی راک درست می کنم، با صدای بلند براش پخش می کنم تا بفهمه موسیقی به چی می گن!!!
اینو آیدین در ساعت ۱۷:۰۱ نوشت.
۶ نظر به “”
می 12th, 2003 18:48
امیدوام موفق باشید .شما یکی از اون وب لاگ هایی هستید که روش نوشتنتون با بقیه فرق داره که این صفت مشترک ادماست.
می 12th, 2003 19:46
ميخواستم كامنت بذارم اما از جملهي آفتاب اينقدر خندهم گرفت كه اصلا يادم رفت چي ميخواستم بگم….
اولش همچين با تعريف شروع كرد و آخرش اين تعريف رو به همه چسبونده!!…
آيدين معلومه امروز كلي با نازيجون حال وكِردي ؛) …
می 13th, 2003 6:42
سلام. آقا ما هم از اين بدبختيها داشتيم . تازه يارو از اون آهنگاي تير راننده تاكسيا گوش مي كرد. يه نسخه Judas priest – painkiller براش پيچيدم حل شد.
می 13th, 2003 13:10
SALAM
KHOOBI?
MAN DANESHJOO BARGH HASTAM
VA YE TAHGHIGH DAR MORED (FERRODYNAMIC)
MIKHASTAM AGE MITONI KOMAKAM KON
MAMNON
می 13th, 2003 16:27
شرمنده! اسمشو نشنیده بودم تاحالا. با فرومغناطیس فرق داره؟ اگه خیلی عجله نداشته باشی شاید بتونم یه چیزایی پیدا کنم، ولی قول نمی دم.
می 13th, 2003 16:53
هي! يکي امروز توي تاکسي Sinnead O’ Conner گذاشته بود، کلي حس خاصي داشتم. کيف ميده …