دوشنبه، ۱۴ آوریل ۲۰۰۳
بیرون داره حسابی بارون میاد. کلاس الکترونیکمو دودر کردم اومدم تو سایت دانشکده. بغل دستم یه نفر نشسته و یه کتاب گنده HTML باز کرده و معلوم نیست چیکار داره می کنه. دلم می خواد یه واکمن داشتم که الآن برای خودم November rain می ذاشتم و تو حیاط دانشکده قدم می زدم. اونقدر راه می رفتم که حسابی خیس بشم، تا مریض بشم و چند وقت دیگه هم بمیرم.
Don’t ya think that you need somebody
Don’t ya think that you need someone
Everybody needs somebody
You’re not the only one
You’re not the only one