شنبه، ۱۲ آوریل ۲۰۰۳
حالا نوبت انتگرال احساسه. طبق تعریف، انتگرال یه حس برابره با انرژی ای که اون حس به آدم می ده یا از آدم می گیره (بسته به علامتش). این تعریف به شدت کاربردیه. بذارین اینجوری تو ضیح بدم:
یه حس رو چه جوری بشناسیم؟ اسمش فقط یه برچسبه، برای اینه که بتونی به دیگران حالی کنی چه حسی داری. می تونی بگی خیلی حس A دارم، یا B رو کم حس می کنم. ولی کمی یا زیادی، نسبیه. خیلی نامشخصه. اون چیزی که خیلی راحت می تونی تشخیص بدی اول اینه که فلان حس در حال کم شدنه یا زیاد شدن. که همون مشتقی هست که درضمن نشان دهنده میزان خطر یک حسه (خطر برای پایداری سیستم ذهنی)، و دوم مقدار انرژی که اون حس به تو می ده. پس تا اینجا یه معادله دیفرانسیل مرتبه اول داریم که هر حس رو بیان می کنه. از این می تونیم خود حس رو تا حد یه ثابت بدست بیاریم. برای اینکه دقیقا بشناسیمش باید یه مقدار اولیه هم داشته باشیم. این مقدار اولیه از تعریف انتگرال حس بدست میاد.
خب حالا یه حس رو دقیقا به صورت یه سیگنال تعریف کردیم. بعدش چی؟ هنوز نمی دونم! باید تجربه کنم.
اینو آیدین در ساعت ۱۱:۲۱ نوشت.
۵ نظر به “”
آوریل 12th, 2003 19:26
neveshteie aakharet ro khoondam jaaleb va jadide.bazam miaam injaa.
آوریل 12th, 2003 19:43
خواننده این آهنگه کیه رفيق ؟
همين
Now as I look at the future
…
ما را به شدت پسند افتاد : )
آوریل 13th, 2003 7:38
akhjooooooooon… comment doonesh kaaaaar mikoneeeeee yaaay
man comment nadaram vali.. tond tond bia kam kam benevis.. intori khoobe hamishe mitoonam bekhoonam
ghorbanet
آوریل 13th, 2003 18:16
ba ejazeye saheb khooneh! in ahang az jane oliver hastesh bename “one more ride on a merry go round” ye old song e maroof hastesh .
آوریل 14th, 2003 9:23
دقیقا! فقط اگه اشتباه نکنم Olivor نوشته می شه.