سهشنبه، ۳۱ دسامبر ۲۰۰۲
امروز رفتیم خداحافظی با پویا. اون وقتا که بچه بودیم شیش نفر بودیم. روشنک، ریحانک، پویا، احسان، امین و من. من از همه کوچیکتر بودم. روشنک رفت و دکتراشو گرفت و موندگار شد. ریحانک رفت و داره دومین فوق لیسانسشو می گیره. پویام فردا می ره. احسان که تو دانشکده خودمونه، امینم که وارد بازار کار شد دیگه. نفر بعدی منم. چی کار کنم؟ خودمم نمی دونم.
اینو آیدین در ساعت ۱۸:۱۳ نوشت.