جمعه، ۲۰ دسامبر ۲۰۰۲
همچین روضه می خونن انگار ننشون مرده. از غروب تا حالا یه مرتیکه نره خر صداشو گذاشته رو سرشو داره آه و ناله می کنه و صداش تمام کوچه رو برداشته. اصلا کاری به اعتقاداتشون ندارم. از نظر من آزادن هر کاری می خوان بکنن (گرچه اونا همچین حقی در برابر به من نمی دن) ولی دیگه به خدا دارم سردرد می گیرم. دیگه حق ندارن مزاحم من بشن که یه ذره صوابشون بیشتر بشه. چقدر بدم میاد از این آدمای متظاهر نفهم مال مردم خور. به خصوص که همسایه روبرویی ما باشه و فامیل رئیس جمهور سابق.
اینو آیدین در ساعت ۲۰:۰۸ نوشت.