پنجشنبه، ۱۹ دسامبر ۲۰۰۲
قول داده بودم با اولین برفی که تو حیاط بشینه، پرده های اتاقو بعد از تقریبا یه سال کنار بزنم. بالاخره این اتفاق افتاد. اولین چیزی که توجهمو جلب کرد درخت کاجم بود که زیر برفای پارسال تقریبا از ریشه دراومده بود. درست همون وقتایی که من داشتم از ریشه در می اومدم. مجبور شدن کلی از شاخه های پائینیشو ببرن که دوباره بتونن بلندش کنن و بذارنش سر جاش. بعدم با کلی طناب بستنش به در و دیوار. منم یه همچین درمانی رو خودم پیاده کردم. الآن دیگه می تونه روی پای خودش بمونه، ولی دیگه اون درخت قدیمی نیست. جای زخم رو تنش مونده، ولی در هر حال بازم رو پای خودشه.