از صب رفتم دانشگاه تا ده و نیم شبم با بچه ها بودم. پدالم بوی پا گرفته بود. قرار شد از این به بعد راننده تو کفشاش بوگیر بذاره بعدم اینکه جای اینکه بیرون ماشین کفشاشو درآره که آخر مسیر کلی دنبالشون بگرده با کفش رانندگی کنه.
اینو آیدین در ساعت ۶:۰۹ نوشت.
نام (لازم)
ایمیل (منتشر نمیشود) (لازم)
وبلاگ/سایت
Δ
© TGEIK نظریات عارفانه، یادداشتهای ابلهانه 2024 - 2002