پنجشنبه، ۴ ژوئیه ۲۰۰۲
یه روز پرتقالی؟ نمی دونم چرا همیشه از پرتقال، پوستش و هسته هاش به من می رسه. پوستش که تلخه. هسته هاشم که سفتن و جویده نمی شن. فقط می تونم امیدوار باشم که اون هسته ها یه موقعی تو دلم جوونه بزنن و یه درخت پرتقال با یه عالمه میوه در بیاد تو دلم. قول می دم اون پرتقالا رو با همه قسمت کنم.
اینو آیدین در ساعت ۲۲:۱۵ نوشت.