سهشنبه، ۲۵ ژوئن ۲۰۰۲
این مامان مام واسه مشهد رفتن وقت گیر اورده ها.
حالا یه آیدین داریم که باید آشپزی کنه، ظرف بشوره، خرید کنه، خونه رو مرتب نگه داره و ……
یه آیدین داریم که صبح که از خواب پا می شه می گه آخ جون دیگه کسی نیست به کبدم گیر بده هر روز صبحونه تخم مرغ می خورم، دیگه هیچ کس خونه نیست می تونم با خیال راحت هر آهنگی می خوام با صدای بلند گوش کنم،….
یه آیدینم داریم که چار روز دیگه امتحان پایان ترم الکترو مغناطیس داره و هنوزم درسشو شروع نکرده….
یه آیدین داریم که……
حالا شما بگین من کدوم این آیدینا باشم؟
اینو آیدین در ساعت ۲۰:۴۳ نوشت.