دوشنبه، ۱۷ ژوئن ۲۰۰۲
یه قضیه ای هست که ما همه جای برق ازش استفاده می کنیم، به اسم جمع آثار. می گه که پاسخ ما به مجموعه شرایط برابره با مجموع پاسخهای ما به تک تک شرایط. که خب مسلما خیلی کارو آسون می کنه.
مساله اینجاست که الآن شرایط من اونقدر پیچیده هستش که حتی با استفاده از جمع آثارم نمی تونم پاسخ خودم رو بدست بیارم. برای همین الآن حسابی سردرگم موندم که چه خاکی باید به سرم بریزم. شایدم چون پارامترای مجهول زیاده نمی شه حلش کرد. شاید برای حل خودم مجبور بشم از تبدیل لاپلاس استفاده کنم ولی مشکل اونم اینه که تبدیل معکوس رو درست حسابی بلد نیستم می ترسم تو همون حوزه گیر کنم. قضیه تلگان و هم پاسخی و تونن و نورتن و … هم جواب نمی ده. اصلا مشکل من پایه ایه چون نمی تونم تبدیل منبع انجام بدم. هنوزم فرق امپدانس و ادمیتانس رو بلد نیستم.از حالت دائمی سینوسی نمی تونم استفاده کنم چون به حالت دائمی نمی رسم و منابع همش دارن تحریکم می کنن. فرکانسهای طبیعی خودم هم طیفش گسسته نیست، پیوسته است. در ضمن اگه گراف منو بکشی به یه گراف ناهمبند، غیر مسطح، لولادار می رسی که اصولا تجزیه تحلیلش کار هر کسی نیست. خلاصه اینکه حسابی گیر کردم، زیر یه مشت علامت سوال بزرگ.
اگه توصیف وضعیتم اونقدر پیچیده شد که غیر از خودم و چند تا برقی دیگه کسی نمی فهمه ببخشین، ولی شاید اینجوری همه بفهمن که چه وضع بغرنجی دارم. تازه اینا همش مربوط می شد به مدار. شاید شب امتحانای دیگه اومدم و به زبون اونا هم یه بار دیگه موقعیت خودمو تشریح کردم.
اینو آیدین در ساعت ۱۶:۵۰ نوشت.