شنبه، ۸ ژوئن ۲۰۰۲
همین الآن اینو خوندمش حیف که نمی تونم بهت لینک بدم.
سمن تو حق نداری خودت نباشی. نمی تونی خودت نباشی. ما که خودمونو دوستای تو می دونیم، خودت رو دوست داریم نه کس دیگه ای. می دونی؟ منم تاحالا صد بار فکر کردم که از صداقتم ضربه خوردم. ولی مساله این نیست. صداقت بهترین چیزه ولی مثل همه چیزای دیگه زمان داره. اگه حرفی هست که باید گفته بشه یا کاری هست که باید انجام بشه، باید بشه. فقط مساله سر زمان این اتفاقه. گاهی وقتا مجبوریم یا بهتره که اون عمل رو مدتی عقب بندازیم. فقط عقب بندازیم، نه اینکه اون عمل انجام نشه، یا عمل دیگه ای که با اون متضاده انجام بشه. ما باید خودمون باشیم. نمی تونیم کس دیگه ای باشیم. فقط می تونیم خودمون رو بروز ندیم.
اصلا نمی دونم چه اتفاقی برات افتاده، ولی مطمئن باش که همیشه می تونی روی ما حساب کنی. ولی خودت باش. اجازه نده فاکتورای ناراحت کننده تو رو عوض کنن، سعی کن تو اونا رو عوض کنی. خودت باش و همیشه مطمئن باش که خدا به مناسب ترین وضع ممکن تو رو خلق کرده. پس اجازه بده همونطور که خودش تشخیص داده بمونی.
منظورم از این حرفا این نیست که به جبر اعتقاد دارم. ما کاملا مختاریم ولی بالاخره باید به قوانین بازی تن بدیم.
یه چیز دیگه: تو نمی تونی چشمت رو به روی حقیقت ببندی یا پنهانش کنی چون از هر خورشیدی درخشانتره.
حرف آخر: دیگه نشنوم از این حرفا زدیا.
اینو آیدین در ساعت ۱۸:۳۰ نوشت.