یکشنبه، ۱۹ مه ۲۰۰۲
آخ که چه قدر بحث ایدئولوژیک – فلسفی بعد از پیتزا می چسبه بخصوص که طرف بحثت خواص دانشکده در طول اعصار باشن و محلشم صندلی – چمن دانشکده باشه وزمانشم ساعت پنج بعد از ظهر باشه. عجب موجوداتی هستن این خواص دانشکده. با وجود نقطه نظرای شدیدا متفاوتشون، نقاط اشتراک زیادی دارن که باعث شده بتونن دور هم جمع شن خیلی با هم راحت باشن. در واقع اینو می شه تو مختصات قطبی این جوری توجیهش کرد که زاویه هاشون از نظر عددی با هم خیلی اختلاف داره ولی در عمل تو دورهای مختلف دایره روی هم می افتن. جالبیش اینه که تو این بحثا معمولا به نتیجه مشخصی نمی رسیم چون تقریبا همه خیلی وقت پیشا ایدئولوژی خودشون رو پیدا کردن و خیلی سخت تغییرش می دن. در واقع فایده اش اینه که بیشتر با نظرات همدیگه آشنا می شیم. این یه جور آشنایی با تاکید روی موضوعه. یه برنامه هم داریم که آشنایی با تاکید روی شخصه. اینجوری که تو یه جلسه ای یه نفرو می نشونیم روی صندلی و بقیه راجب همه چیز ازش سوال می کنن که نتیجه اولیه اش اینه که با عقاید منحصر بفرد اون یه نفر بیشتر آشنا می شیم. یه فرق دیگه این دوتا برنامه هم اینه که برنامه اول آدماش خواص ترن از برنامه دوم.
هرکی ندونه خیال می کنه ما داریم جامعه شناسی، الهیاتی چیزی می خونیم، نه برق.
(اینم شرح برنامه امروز از زبون حمید)
اینو آیدین در ساعت ۱۹:۱۰ نوشت.