مشغولیات

زندگى، خود مشغولیتی عظیم است!




شعار هفته

Many subsystems in data communication systems work best with random bit sequences.

K. Sam Shanmugam


 
 
آیدین كبیر در یک نگاه

اسم: آیدین خان
تاریخ تولد: ۱۸ دی ۱۳۶۱
قد: ۱۷۷
وزن: داره می رسه به صد
رنگ چشم: قهوه‌ای تیره
رنگ مو: همون
تماس: ایمیل

اینم یه تیریپ عارفانه، ابلهانه از آیدین كبیر


بالا
 
آرشیو

بالا

نظريات عارفانه،
يادداشتهای ابلهانه

تراوشات ذهنی آیدین كبیر
 

شنبه، ۴ مه ۲۰۰۲     

دیروز داشتم نوارای خیلی قدیمیمو بازدید می کردم که یه نوار خیلی خاطره انگیز پیدا کردم. نمی دونم اسمش چیه. اینی که من دارم روش نوشته ترانه های کودکان. همش شعرای باحالیه که وقتی بچه بودیم می خوندیم: یه روز یه آقا خرگوشه، توپ سفیدم، عروسک قشنگ من… همینجور که داشتم نوارو گوش می کردم یاد قدیمام افتادم ولی نه به قدمت خود اون نوار. یهو هوس کردم شنا برم. انتظار نداشتم بعد از این همه وقت بتونم بیست تا برم. کلی از خودم خوشم اومده بود ولی یه ساعت بعدش که تمام ماهیچه های بازوم درد رو شروع کردن تازه فهمیدم که چه بلایی سر خودم آوردم.
من که تابستونا متوسط روزی چهار ساعت تو آب بودم و بقیه سال اقلا هفته ای یه روز برنامه داشتم الآن دوساله که رنگ استخرو ندیدم. من که هفته ای سه روز برنامه اسکیت داشتم از آخرین باری که کفشامو پام کردم یه سال می گذره. حیف اون کفشا که دارن گوشه اتاق خاک می خورن. بعد از اون همه وقت جودو کار کردن الآن یه اوکیمی ساده نمی تونم بزنم. کاش فقط همینا بود. ورزشای تفننی هم قطع شده. دیگه اسکی نرفتم. دیگه حتی از وقتی گواهینامه گرفتم پیاده روی هم نکردم. کاش فقط ورزش بود. چهار ساله که دستم به کلاویه های پیانو نخورده. یه ساله که یه برنامه دو خطی هم ننوشتم. دوترمه که حتی درس نخوندم. سه ساله که کلاس زبان نرفتم. وااای… من چم شده؟ هیچ کس هست که کمکم کنه دوباره پاشم؟ اصلا یعنی می تونم دوباره شروع کنم؟ خیلی سخته ولی باید جدی بود. حتی الآن تو وضعیتی هستم که کلی از مشغله ذهنیم کم شده. چیکار کنم؟ دلم بدجوری برای خودم می سوزه.

اینو آیدین در ساعت ۱۹:۳۷ نوشت.



پاسخی بنویسید


 

مطالب اخیر

نظرات اخیر

© TGEIK نظریات عارفانه، یادداشتهای ابلهانه 2024 - 2002