پنجشنبه، ۷ مارس ۲۰۰۲
من خرم، بیشعورم، نفهمم، گاوم، حمالم، پَستم، مزخرفم. یه تیکه لجن کثیف متعفنم. من دوستایی دارم که لیاقتشونو ندارم. دیشب با اون حالم با هرکدومشون که حرف زدم ناراحتش کردم. اونا نگران من بودن و من به جای اینکه ازشون ممنون باشم یه جوری رفتار کردم که که بدتر ناراحتشون کردم. من خیلی قدر نشناسم. خیلی آدم عوضی بیخودی هستم. بچه ها از همتون ممنونم، شرمنده همتونم. تورو خدا نفهمی منو ببخشین. به خاطر این دوستامم که شده من باید آدم شم. باید یه روزی بتونم جواب اینهمه محبتو بدم. همتونو دوست دارم، شماها معنی زندگی منین. اگه نبودین حتما تا حالا تموم شده بودم، حتما بریده بودم. فقط وجود شماهاست که به من قدرت میده بازم ادامه بدم.
مهدی، احسان، علی، حمید، سیما، بهاره، سمن، شرمینه،….. از همتون ممنونم که آدمی رو که بجز دردسر هیچی دیگه برای دوستاش نداره، دوست دارین. از همه شما و خیلیای دیگه که اسمشونو نبردم و میدونم که همیشه کنار من هستن. شماها بزرگین، روح بزرگ دارین و این بزرگترین بزرگیه. من تا وقتی شما رو دارم غلط می کنم ناراحت باشم. من کی باشم که بخوام شما رو ناراحت کنم. همتونو دوست دارم. یه بار دیگه منو به بزرگی خودتون ببخشین. قول می دم که تمام سعیمو بکنم که دیگه باعث ناراحتی شما نشم. مرسی، بازم مرسی، یه عالمه مرسی. من مدیونم بهتون و این هیچوقت یادم نمیره، مطمئن باشین.
اینو آیدین در ساعت ۱۱:۲۹ نوشت.